من را در شبكه هاي اجتماعي دنبال كنيد


از آنجا که بازاریابی وابسته با تقسیم مسئولیت‌های بازاریابی و تولید محصول بین طرفین عمل می‌کند، از توانایی‌های افراد مختلف برای یک استراتژی بازاریابی مؤثرتر بهره می‌برد و در عین حال سهمی از سود را برای مشارکت‌کنندگان فراهم می‌کند. برای انجام این کار، سه طرف مختلف باید درگیر شوند:

  1. فروشنده و سازندگان محصول.

  2. وابسته یا تبلیغ‌کننده.

  3. مصرف کننده.

بیایید به رابطه پیچیده‌ای که این سه طرف برای اطمینان از موفقیت بازاریابی پورسانتی با هم دارند، بپردازیم:

فروشنده و سازندگان محصول.

فروشنده، چه یک کارآفرین انفرادی باشد و چه یک شرکت بزرگ، یک فروشنده، تاجر، تولیدکننده محصول یا خرده‌فروش است که محصولی را برای عرضه به بازار دارد. این محصول می‌تواند یک شیء فیزیکی مانند کالاهای خانگی یا یک خدمت مانند آموزش‌های آرایش باشد.

فروشنده که به عنوان برند نیز شناخته می‌شود، نیازی به مشارکت فعال در بازاریابی ندارد، اما می‌تواند تبلیغ‌کننده باشد و از تقسیم درآمد مرتبط با بازاریابی وابسته سود ببرد.

برای مثال، فروشنده می‌تواند یک تاجر تجارت الکترونیک باشد که یک کسب و کار دراپ‌شیپینگ (dropshipping) راه‌اندازی کرده و می‌خواهد با پرداخت به سایت‌های همکاری در فروش برای تبلیغ محصولاتش، به مخاطبان جدیدی دست یابد . یا می‌تواند یک شرکت SaaS باشد که از همکاری در فروش برای کمک به فروش نرم‌افزار بازاریابی خود استفاده می‌کند.

برای سفارش سئو سایت در قزوین با خجسته وب تماس بگیرید

 

شرکت وابسته یا ناشر.

همچنین به عنوان ناشر شناخته می‌شود، همکار می‌تواند یک فرد یا شرکتی باشد که محصول فروشنده را به شیوه‌ای جذاب برای مصرف‌کنندگان بالقوه به بازار عرضه می‌کند. به عبارت دیگر، همکار محصول را تبلیغ می‌کند تا مصرف‌کنندگان را متقاعد کند که این محصول برای آنها ارزشمند یا مفید است و آنها را متقاعد به خرید محصول کند. اگر مصرف‌کننده در نهایت محصول را خریداری کند، همکار بخشی از درآمد حاصل را دریافت می‌کند.

شرکت‌های وابسته اغلب مخاطبان بسیار خاصی دارند که به آنها بازاریابی می‌کنند و عموماً به علایق آن مخاطبان پایبند هستند. این یک جایگاه یا برند شخصی تعریف‌شده ایجاد می‌کند که به شرکت وابسته کمک می‌کند تا مصرف‌کنندگانی را جذب کند که به احتمال زیاد به تبلیغ واکنش نشان می‌دهند.

مصرف کننده.

البته، برای اینکه سیستم همکاری در فروش کار کند، باید فروش وجود داشته باشد - و مصرف‌کننده یا مشتری کسی است که باعث وقوع آنها می‌شود. 

شرکت وابسته، محصول/خدمات را از طریق کانال(های) لازم، چه رسانه‌های اجتماعی، چه وبلاگ یا یک ویدیوی یوتیوب، به مصرف‌کنندگان عرضه می‌کند و اگر مصرف‌کننده محصول را ارزشمند یا مفید بداند، می‌تواند لینک شرکت وابسته را دنبال کند و در وب‌سایت فروشنده، پرداخت را انجام دهد. اگر مشتری کالا را خریداری کند، شرکت وابسته بخشی از درآمد حاصل را دریافت می‌کند.

با این حال، به خاطر داشته باشید که مشتری باید بداند که شما، به عنوان همکار فروش، از محصول کمیسیون دریافت می‌کنید. 

طبق کمیسیون تجارت فدرال، یک بازاریاب وابسته باید به طور واضح و آشکار رابطه خود را با خرده فروش فاش کند، بنابراین به مصرف کننده اجازه می‌دهد تا تصمیم بگیرد که چقدر به تایید شما اهمیت دهد. 

یک عبارت سلب مسئولیت مانند «محصولاتی که قرار است در این ویدیو استفاده کنم توسط شرکت X به من داده شده است» اطلاعات مورد نیاز بینندگان شما را فراهم می‌کند و به آنها اجازه می‌دهد تا در مورد خرید یا عدم خرید محصول همکاری در فروش، تصمیم آگاهانه‌ای بگیرند.

انواع بازاریابی وابسته

اغلب مشخص نیست که آیا یک بازاریاب وابسته واقعاً از محصولی که تبلیغ می‌کند استفاده کرده است یا اینکه صرفاً برای پول در این کار است - گاهی اوقات ممکن است برای مشتری فرقی نداشته باشد. 

اما در موارد دیگر، مانند خدمات رژیم غذایی یا محصولات مراقبت از پوست، مشتری ممکن است به یک همکار اعتماد نکند، مگر اینکه بداند که او خودش محصول را آزمایش و تأیید کرده است.

در سال ۲۰۰۹، پت فلین، بازاریاب وابسته مشهور، بازاریابی وابسته را به سه نوع - غیروابسته، مرتبط و درگیر - طبقه‌بندی کرد تا به تمایز بین بازاریابان وابسته‌ای که ارتباط نزدیکی با یک محصول دارند در مقابل کسانی که ندارند، کمک کند. 

در اینجا هر دسته را به تفکیک بررسی می‌کنیم تا به شما در تصمیم‌گیری در مورد مسیر انتخابی‌تان کمک کنیم. 

غیروابسته. 

در مدل کسب‌وکار مستقل، بازاریاب وابسته هیچ ارتباطی با محصول یا خدماتی که تبلیغ می‌کند ندارد. آنها هیچ تخصص یا اختیاری در حوزه محصول ندارند و نمی‌توانند ادعایی در مورد کاربرد آن داشته باشند.

معمولاً، یک شرکت وابسته‌ی غیر وابسته، کمپین‌های بازاریابی PPC (پرداخت به ازای هر کلیک) را اجرا می‌کند. و از یک لینک وابسته استفاده می‌کند به این امید که خریداران روی آن کلیک کرده و خودشان خرید کنند.

اگرچه بازاریابی وابسته‌ی غیر وابسته ممکن است به دلیل عدم تعهد جذاب باشد، اما عموماً برای کسانی مناسب است که صرفاً می‌خواهند بدون سرمایه‌گذاری در محصول یا ارتباط با مشتری، درآمد کسب کنند.

یک حد وسط مناسب بین بازاریابی وابسته‌ی غیر وابسته و درگیر، بازاریابی وابسته‌ی مرتبط برای کسانی است که لزوماً از محصول یا خدمات استفاده نمی‌کنند، اما به نوعی با مخاطبان خاص مرتبط هستند. این افراد وابسته اغلب نوعی نفوذ در آن حوزه و دنبال‌کنندگان ثابت دارند و بنابراین می‌توانند تا حدودی اعتبار ارائه دهند.

برای مثال، شاید شما در حال تبلیغ یک برند لباس هستید که قبلاً هرگز از آن استفاده نکرده‌اید، اما از طریق یک وبلاگ مد یا کانال یوتیوب مخاطب دارید. در این صورت، شما یک بازاریاب وابسته مرتبط در نظر گرفته می‌شوید.

مزیت این نوع بازاریابی وابسته این است که شرکت وابسته تخصص لازم برای ایجاد ترافیک را دارد، با این حال، اگر قبلاً هرگز از آن استفاده نکرده باشد، ممکن است ریسک توصیه محصول یا خدمات نامناسب را بپذیرد و این امر به طور بالقوه به قیمت از دست دادن اعتماد مخاطبان تمام می‌شود.

درگیر.

همانطور که از نامش پیداست، بازاریابی وابسته‌ی مشارکتی، کسانی را توصیف می‌کند که ارتباط نزدیکی با محصول یا خدماتی که تبلیغ می‌کنند، دارند. همکار، خود محصول را امتحان کرده، به این اعتماد دارد که تجربه‌ی خوبی ارائه می‌دهد و صلاحیت دارد در مورد استفاده از آن ادعا کند.

به جای تکیه بر پرداخت به ازای هر کلیک، بازاریابان وابسته درگیر از تجربیات شخصی خود با محصول در تلاش‌های بازاریابی خود استفاده می‌کنند و مشتریان می‌توانند به آنها به عنوان منابع اطلاعاتی قابل اعتماد اعتماد کنند. 

البته، این نوع بازاریابی وابسته به تلاش و زمان بیشتری برای ایجاد اعتبار نیاز دارد، اما احتمالاً در آینده منجر به بازدهی بیشتری خواهد شد.

 

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.